خاصیت داشتن بهتراز خاص بودنه... مگه نه؟؟؟
اینکه خاصیت داشته باشی خیلی بهتر ازاینه که خاص باشی. یکروزی خواهیم فهمیدکه قلبهای بزرگ بسیاربیشتر ازسلاحهای بزرگ برایمان صلح وآرامش به ارمغان خواهندآورد
اینکه خاصیت داشته باشی خیلی بهتر ازاینه که خاص باشی. یکروزی خواهیم فهمیدکه قلبهای بزرگ بسیاربیشتر ازسلاحهای بزرگ برایمان صلح وآرامش به ارمغان خواهندآورد
تا وقتی املایی ننویسی، غلط هم نخواهی نوشت. تا وقتی حرکت نکنی، زمین هم نخواهی خورد. تا وقتی صحبت نکنی، عیب و هنرت هم مشخص نیست. تا وقتی تغییر نکنی و مسیر رشد را نپیمایی، دیده نخواهی شد. تا قطار زندگی ات حرکت نکند، سنگ نخواهی خورد. پس وقتی مورد نقد دیگرانی، که توانمند باشی و دارای حرکت رو به جلو…
پادشاهی دستور داد ۱۰ سگ وحشی تربیت کنند تا هر وزیری را که از او اشتباهی سرزد، جلوی آنها بیندازند و سگها او را با درندگی تمام بخورند! روزی یکی از وزرا رأیی داد که مورد پسند پادشاه واقع نشد! بنابراین دستور داد او را جلوی سگ ها بیندازند. وزیر گفت: ده سال خدمت شما را کرده ام حالا اینطور با من معامله میکنید؟! حال که چنین است 10 روز تا اجرای حکم به من مهلت دهید. پادشاه نیز پذیرفت. وزیر پیش نگهبان سگ ها رفت و گفت: میخواهم به مدت ۱۰ روز خدمت اینها را بکنم. نگهبان پرسید: از این کار چه سودی میبری! گفت: به زودی خواهی فهمید. نگهبان گفت: باشد، اشکالی ندارد! وزیر شروع کرد به فراهم کردن اسباب راحتی برای سگها: غذا دادن، شستشوی آنها و… ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید، دستور دادند وزیر را جلوی سگها بیندازند. مطابق دستور عمل شد و خود پادشاه هم نظاره گر صحنه بود. ولی با چیز عجیبی روبرو شد! همه سگ ها به پای وزیر افتادند و تکان نمیخورند! پادشاه پرسید: با این سگ ها چکار کردی؟ وزیر جواب داد: ۱۰ روز خدمت این ها را کردم، فراموش نکردند؛ ولی ۱۰ سال خدمت شما را کردم، همه را فراموش کردید! پادشاه سرش را پایین انداخت و دستور به آزادی او داد.
زندگی مثل دوربین عکاسیه؛ روی مسائل مهم تمرکز کن، لحظات خوب رو ثبت کن، نکات منفی رو بهتر کن و اگه کارت خوب پیش نرفت کافیه فقط یه عکس دیگه بگیری
مردم فکر میکنند با فرار از یک موقعیت یا یک شخص ناخوشایند و ناهماهنگ میتوانند از شر آن خلاص شوند. بی خبر از اینکه به هر کجا بروند با همان وضع روبه رو خواهند شد و آن قدر این تجربه ها تکرار می شود تا درسهایی را که باید بیاموزند فرا گیرند. اگر از پدر عصبانی و سخت گیرتان فرار کنید و ازدواج را ترجیح دهید در زندگی تان همان وضع را دریافت میکنید اگر از کارتان ناراضی و ناخشنود بیرون بیایید دوباره در کار بعدی دچار نارضایتی می شوید. شما باید ارتعاش واحساستان به آن شرایط و افراد را خوب کنید و سپس از آنها رها شوید تا دوباره همان چیزها را دریافت نکنید و خواستهتان را جذب کنید