از حاتم پرسیدند بخشنده تر از خود دیده ای؟؟
از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟ گفت: آری… مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛ یکی را شب برایم ذبح کرد، از طعم جگرش تعریف کردم، صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد. گفتند: تو چه کردی؟ گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم. گفتند: پس تو بخشنده تری! گفت: نه! چون او هر چه داشت به من داد، اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم…!